واقعیت این است که جمع آوری داده های دقیق به کشاورزان کمک می کند تصمیمات بهتری اتخاذ کنند. شناسایی و مشاهده رطوبت خاک در عمق های مختلف، قطعا می تواند اطلاعات دقیق تری نسبت به روش های قبلی همچون وارد کردن انگشت در خاک و بررسی رطوبت آن، فراهم آورد. ماهواره های هواشناسی می توانند پیش بینی بهتر و دقیق تری از ایستگاه های هواشناسی بارومتریکِ قدیمی فراهم می کنند. داده های مرتبط با شیمی خاک دقیق تر از گذشته هستند و به کشاورز کمک می کنند خاک را به شیوه بهتر و با هزینه های کمتری کوددهی کند و از بروز برخی از بیماری های مرتبط با خاک جلوگیری کند. هواپیماهای بدون سرنشینِ کنترل شده ممکن است بتوانند آفت کش ها را به شیوه موثرتری نسبت به روش های سنتی اعمال نمایند. اما مشکل اینجاست که چنین داده هایی تنها کشاورز را آگاه می سازند. این تجربه کشاورز است که می تواند با این هوشمندی ادغام شود و بهترین تصمیم را برای بهینه سازی، اجرا و کسب نتایج مفید فراهم آورد. مجموعه ابزارهای فناوری موجود هنوز کافی نیستند.
برنامه های کاربردی که کشاورز مورد استفاده قرار می دهد باید به گونه ای طراحی و ساخته شود که بتواند با سایر موارد موجود ارتباط برقرار کرده و با آن ها کار کند تا نتایج بهینه ای ایجاد نماید. یک کشاورز حرفه ای و با تجربه تمامی دانش های موجود را با هم ادغام می کند. تصمیمات مربوط به آبیاری صرفا بر اساس آب و هوا و نوع دانه ای که مورد استفاده قرار می گیرد نخواهد بود بلکه بر اساس ماهیت خاک و ترکیب شیمیایی آن اتخاذ خواهد شد. اینکه فرد بداند چگونه می تواند به طور موثر آفت کش را بر فراز ناحیه مدنظر اعمال کند کافی نیست. کشاورز باید چرخه آبیاری را هم مدنظر قرار دهد تا موثر بودن این آفت کش ها را به حداکثر برساند. مشکلی که در بیشتر فناوری های IoT مزارع هوشمند وجود دارد این است که این برنامه های کاربردی در سیلوها قرار دارند. این برنامه ها حتی اگر به طور کامل خودکارسازی شده باشند باز هم نمی توانند به طور موثر با هم کار کنند. زمانی که کود قبلا بر روی زمین اعمال شده باشد، الگوریتم های موجود برای زمانبندی ابیاری مدنظر قرار نخواهد گرفت. یک مزرعه هوشمند به معنای واقعی کلمه مزرعه ای است که بتواند به طور کامل خودکار شود و حتی یک کشاورز تازه کار و مبتدی هم بتواند این عملیات را بهینه سازد. اما برای انجام اینکار،باید داده های ارزشمندی از سیلوهای مختلف در طول عملیات کشاورزی خودکار و یکپارچه شود.
در حال حاضر، دسته های جدیدی از فناوری های ساخت پلتفرم اینترنت اشیا، چنین قابلیت هایی را فراهم می کنند( پلتفرم های غنی سازی و ایجاد خدمات اینترنت اشیا(SCEP)). SCEP هایی همچون Concert IoT شرکت Accelerite می تواند مجموعه ای از خدمات تکمیلی را فراهم کند تا توسعه دهندگان از آن برای ایجاد برنامه های اینترنت اشیای مبتنی بر ابر استفاده کنند و در عین حال اکوسیستم همکاری در برنامه را ایجاد و از آن درآمدزایی کنند. پلتفرم های اینترنت اشیا برای بازارهایی همچون مزارع هوشمند، توسعه دهندگان را قادر می سازد اکوسیستمی از اپلیکیشن های یکپارچه و هدفمند ایجاد کنند. با اینحال یک SCEP با قابلیت های مختلف و کامل باید بتواند سه معیار زیر را برای توسعه دهندگان برنامه های اینترنت اشیا فراهم آورد:
SCEP ها بر روی پلتفرم های ابری توانمندسازی اینترنت اشیا همچون مایکروسافت Azure و وب سرویس اینترنت اشیای آمازون ساخته شده اند و به گونه ای طراحی شده اند که می توانند مجموعه اینترنت اشیای فراهم شده توسط این پلتفرم ها را تکمیل نمایند. به کمک فناوری SCEP، فروشندگان IoT در سرتاسر بخش های کشاورزی، خرده فروشی، زنجیره های تامین منابع و لاجستیک و بخش های دولتی نه تنها می توانند به سرعت اکوسیستمی از برنامه های کاربردی IoT خلاقانه را ایجاد کنند بلکه قادرند این برنامه ها را به کمک ارائه آن ها به عنوان پلتفرمی برای برنامه های همکار دیگر، یکپارچه سازی کنند و حتی از آن درآمدزایی داشته باشند. زمانی که مزرعه ای بر روی چنین پلتفرمی ایجاد می شود، داده های زمینه ای در سرتاسر عملیات کشاورزی هر روز با هوشمندی رشد می کند و تکامل می یابد. کشاورز در چنین شرایطی می تواند عملیات را بر اساس دانش و هوش دقیقی که از این اکوسیستم به دست می آورد، به خوبی اجرا کند.اینجاست که چهره واقعی مزارع هوشمند برای همگان آشکار می شود.
دوست دارید در مورد اکوسیستم برنامه های خدمات محور اینترنت اشیا اطلاعات بیشتری کسب کنید؟ دوست دارید در مورد فرایندهای بهینه شده این اکوسیستم برای بازارهایی همچون کشاورزی آگاه شوید؟ سایت ما را دنبال کنید و در خبرنامه آن عضو شوید.